No result.

 

 

خشکه. [ خ ُ ک َ / ک ِ] (ص نسبی ، اِ) پلاو (پلو) بی روغن. || آردگندم ناپخته. (برهان قاطع). || نان مخصوصی است. (یادداشت بخط مؤلف ). || نوعی آهن زودشکن. (یادداشت بخط مؤلف ). || در اصطلاح تدبیر منزل بمعنی استخدام نوکر و خادمه است با ماهیانه ٔ نقدی بی طعام و بی لباس. (یادداشت بخط مؤلف ).
- زراعت خشکه ؛ زراعت دیمی. (یادداشت بخط مؤلف ).
- سرفه خشکه ؛ سرفه ٔ بدون خلط. (یادداشت بخط مؤلف ).
- سرماخشکه ؛ سرمای بدون بارندگی. (یادداشت بخط مؤلف ).