نماد اعتماد ملی



Smartsupp Live Chat

آسک شهري قديمي و متروکه است که در جنوب شرقي هنديجان و کيان کوه واقع شده است . آسک در حدود العالم جنين وصف شده است . « دهي است بزرگ و به بر کوه نهاده و بر سر آن کوه آتشي است که دائم همي درفشد شب و روز و حرب از رقيان آنجا بوده است اندر قديم » اين مطلب نشان دهنده آن است که به زمان تحرير حدود العالم يعني در اواخر قرن چهارم هجري قمري آسک دهي بزرگ بوده و در دامنه کوهي قرار داشت که بر فراز کوه آن آتش فروزان بوده است .
مرحوم سلطانعلي سلطاني مي نويسد : در نزديکي هنديجان کنوني شهر آسک قديم واقع بود که بسياري از جنگ هاي خوارج در نزديکي آن رخ داده است و نام اين شهر در بعضي از اشعار شعراي عرب آمده است .
بنا به نوشته يکي از قديمي ترين سياحان عرب تا قرن چهارم ه .ق آثار قصور عاليه و انبيه عظيميه باستاني در هنديجان برپا بوده است . آثار عظيم آبياري روزگار باستان در طرفين رودخانه زهره و خير آباد که در زيدون يکي شده و از وسط هنديجان مي گذرد ، پيداست . مورخان درباره آثار آسک نوشته اند : ايوان بلندي داشته و آتشکده ها و دفينه هاي باستاني و گورهاي قديمي ، تابوت ها و حجاري هاي کتيبه مانند در آسک وجود داشته است . کتيبه هايي به خط پهلوي بر در غربي ايوان (معبد آتشکده ) آسک در سنگ منقوش بوده است . در غرب آسک قلعه گنبدي است که قبلاً برج ديده باني آنجا بوده است .
مکان شهر تاريخي آسک در کتب مختلف باستان ‌شناسي همواره مورد مناقشه بوده است . در اين گزارش سعي شده تا مکان اين شهر را با اسناد مختلف و بازديد از محل مشخص شود . هنوز هيچ باستان شناسي در اين محل صورت نگرفته است تا قدمت اين شهر قديمي مشخص شود .
 .
در کتاب " حدود العالم من المغرب الي المشرق " که قديمي ترين کتاب جغرافياي جهان است چنين آمده : ( آسک دهي است بزرگ بر کوه نهاده و بر سر آن کوه آتشي است که دائما همي درفشد . )
ياقوت حموي به نقل از مسعر بن مهلهل ( سفرنامه ابودلف ) درباره ي اين شهر چنين آورده است : « آسک در حدود ارجان ( بهبهان ) و رامهرمز قرار دارد شهري است داراي آبادي ‌ها و در آنجا ايوان بلند نيکويي است در دشت بر چشمه ‌اي خوشگوار . آن ايوان قبه‌ اي بلند دارد و در آن مسجدي است و بر آن قبه آثار پرده ها ست که در ديگر بلدان نديدم گنبدي محکمتر و بهتر از آن ،بر در غربي آن کتابي به زبان پهلوي در سنگ منقوش است . »
 
ميان آسک و ارجان ده ‌اي است به هنديجان معروف ( روستاي دهملاي امروزي ) صاحب آثار عجيبه و ابنيه قديمه از پادشاهان گذشته است . در آنجا دفينه هايي مانند مصر کشف مي شود و تابوت هايي که از لحاظ صنعت بديع است و آتشکده ها است .
از مجموع کتب مختلفه دکتر احمد اقتداري در کتاب جغرافياي تاريخي خوزستان ، کهگيلويه و ممسني چنين نتيجه مي گيرد : «1 -آسک مجموعه روستاهاي آباداني بوده که بين ريشهر ( يا ريواردشير شهري باستاني نزديک بندر معشور قديم که آثار تل کافران از آن بجا مانده ) و ارجان واقع است . 2 -آسک به هندوان = هنديان = هنديجان قديم ( دهملاي امروزي ) نزديکتر بوده است تا به ريشهر و البته تا به ارجان ( بهبهان ) 3-در زمان هايي ، آبادي هاي آسک با هنديجان اتصال داشته 4-کتيبه به خط پهلوي بر در غربي ايوان آسک منقوش بوده است 5-آبادي هاي آسک و هنديجان ( دهملا ) و ريشهر گهگاه به هم پيوسته بوده است . 6- محل آسک بنا بر نوشته مرحوم سيد محمدعلي امام شوشتري در کتاب جغرافياي تاريخي خوزستان : آثار اين شهر در سمت شمال غربي زيدون کنوني و در دامنه کوه سمت شمال گرگري (gergeri)  اکنون نيز اين روستا وجود دارد و غوله(ghola)  است »
 
به شرح آسک از کتاب جغرافياي تاريخي خوزستان از سيد محمد علي امام شوشتري توجه کنيد .
شهر آسک که به جنگ خوارج و دوشاب ممتاز و داشتن آتشفشان معروف است در نزديکي هاي بلوک زيدون بوده . اصطخري مي گويد : « آسک قريه ايست که مسجد جامعي ندارد و در اطراف آن نخلستان بسيار است و در انجا واقعه ازراقه اتفاق افتاده است که گويند چهل نفر از خوارج ، دو هزار نفر از لشکر بصره را بکشتند و دوشاب ارجاني که بافاق حمل مي شود از آنجاست . »
ياقوت حموي در صفحه 51 جلد يک مي نويسد : « آسک از نواحي خوزستان نزديک به ارجان ميانه آن و رامهرمز و بين آن شهر و ارجان 2 روز راه است و بين آن و دورق ( شادگان امروزي ) هم دو روز است و آن شهري است داراي نخلستان ها و آب ها و در آن ايواني بلند است و در دشتي بلند بر روي چشمه و در مقابل آن قبري بلند است که ارتفاع ان به صد ذراع مي رسد و آن را قباد پدر انوشيروان ساخته و در خارج آن قبر گروهي از مسلمانان است که در ايام فتح شهيد شده اند و در ان بقعه آثار پرده هاست . »
 
سد آسک هم که امروزه بر رودخانه زهره زده شده است و بالاتر از روستا هاي سويره و کنار مشراگه به همين دليل آسک نامگذاري شده است چون زماني اين مناطق احتمالاً جزئي از آسک بوده اند .
 
صحيح ترين آدرس و توصيف آسک يا همان کلات را در کتاب هنديجان تمدني خفته در خاک از غلامرضا درويشي ديدم . با کمي اصلاح چنين مي‌ نويسد و احتمال بسيار زياد همين شهر آسک است : « آسک شهري باستاني در شمال شرقي شهرستان هنديجان کنوني ( جنوب شرقي دهملا – دقيقا روبروي روستاي چم تنگ فعلي بايد به سمت کوه رفت و نوک بلند کوه آن که هنوز آثار ايوان و حوضي خشتي روي آن معلوم است از روي جاده آسفالت کنار روستاي چم تنگ معلوم است ) خرابه ها و آثار مانده در شهرک آسک هنوز باقي است . براي ورود به اين شهر باستاني دو راه وجو دارد يکي از طريق غرب آن و رفتن روي لوله هاي گازي که از زيدون مي آيد و ديگري از طريق جاده شرکت نفت و رفتن تا پاي کوه ( منظور از کنار روستاي چم تنگ است ) . شهر آسک که زماني قلعه فرزندان اباکاليجار و زماني ديليمان بر آن حکومت داشتند داراي پله هاي مدور مي باشد که اين پله ها با سنگ گلال ( سنگ دريا ) درست شده اند و براي محکم کاري قير ميان آنها به کار رفته است . هنگامي که به آخرين نقطه پله ها برسيم وارد محيطي باز مي شويم . روبروي ما قلعه اي است با خشت هاي قرمز رنگ و در آن کوزه هاي فراوان يافت مي شود . دور قلعه حصار آجري است که همچنان پابرجاست و جاي سکوئي در آنجا هويدا است که به نظر جاي پرچم است يا شيپورزن در آنجا مي ايستاده است دو سنگ آسک ( آسياب گندم ) به قطرهاي 5/2 متر در شرق آن نيز ديده مي شد . پائين دره در کناره نهر يا چشمه که اکثر مورخان از آن نام مي برند درخت کناري نيز به چشم مي خورد و دو سنگ مستطيل مکعب که به نظر مي رسد براي سد کردن جلوي آب در مواقع مختلف استفاده مي شده است ،وجود دارد . »
 
 
جالب است بدانيد اين محل در بين اهالي روستاهاي اطرافش به کلات معروف است که آتش روي آن همواره پيدا بوده است . از افراد مسن روستاي دهملا شنيدم که مي گفتند : « در قديم وقتي به رودخانه دهملا مي رفتيم نوک کوه کلات از دهملا معلوم بوده و آتش نفت روي آن پيدا بوده و افسانه هاي بر وجود اژدهايي در آن بر زبان ها بوده است . »
 
دهملا يا همان هنديجان قديم نيز نقطه مهم و مرکزي در تمام رفت و آمد هاي شهر هايي مثل ارجان در شمال غرب ، ريشهر در جنوب غرب و آسک در جنوب شرقي و دورق در جنوب غرب بوده و اين خود بر رونق اين منطقه مي افزوده است . و بي ‌دليل نبوده که اگر امکانات زيادي براي مسافران و رهگذران داشته است و هنوز آثار باستاني بسياري در آن کشف مي شود که چنانکه بنده بعضي از کوزه هاي آن را براي شناسايي به ميراث فرهنگي بردم مربوط به دوره اشکانيان و حکومت ملوک الطايفي عيلاميان در 2200 سال پيش است .
سنگ زير آسياب
جالب است بدانيد اين محل در بين اهالي روستاهاي اطرافش به کلات معروف است که آتش روي آن همواره پيدا بوده مثلا مادرم مي گفتم در قديم وقتي به رودخانه دهملا مي رفتيم نوک کوه کلات از دهملا معلوم بوده و آتش نفت روي آن پيدا بوده و افسانه هاي بر وجود اژدهايي در آن بر زبان ها بوده  .

farzad abdollahi 02166607667